آیا به حال به مرتب کردن کمد لباس یا کابینت آشپزخانه به چشمی غیر از کاری اجباری و خشک و حوصلهسربر توجه کردهاید؟
هفت سال پیش وقتی باردار بودم و دکترم با دهانی باز به عادتی که سالهاست برای رسیدن به آرامش انجام میدهم گوش میداد، فهمیدم چیزی که برای من عادتی لذتبخش و روتین است از دید سایرین عجیب، باورنکردنی و شاید حتا بیمعنا باشد. ایدهی نوشتن از عادت عجیب و نامتعارفام، زمانی به سرم زد که نوشتهای جذاب از نویسندهی بزرگ قاسم هاشمینژاد به نام اندر آداب چای نوشیدن را خواندم. درست مثل نویسنده که خود را در بوتهی آزمایش قرار داد تا بفهمد آیا قادر است همچون روسیلینی از چیزی ورای تخصصاش به تفصیل بنویسد – البته که سرافراز بیرون آمد- من هم به وسوسهای مشابه دچار شدم که آیا توانمندم به نوشتن مطلبی به ظاهر ساده و روزمره و شاید به عقیدهی عدهای پیشپا افتاده یا شرمسار خودم و قلمم میشوم.
تا به حال راجع به وسواس فکری نظم و تقارن و یا تمیزی چیزی شنیدهاید؟ آدمهایی که تا بیست و سه بار دستهایشان را نشویند احساس تمیزی نمیکنند؟ انسانهایی که اگر تقارن میز کارشان بههم بریزد تمرکزشان با مشکل روبرو میشوند؟ اشتباه نکنید این مقاله راجع به هیچ کدام از این آدمها نیست و من هم دچار به وسواس فکری و تمیزی نیستم. این متن راجع به یک خوددرمانی است که من برای رسیدن به آرامش و رهایی و احساس مفید بودن به آن دست یافتم. درمانی که ناخودآگاه، بدون تئوری و پشتوانه علمی و کاملن خودجوش و البته تدریجی کشف کردم. شاید خوددرمانی واژهای باشد که شما را دچار سوءتفاهم کند اما اگر با من بمانید خواهید فهمید خوددرمانی گاهی نه تنها بد نیست که فواید بسیار دارد.
تا به حال واژه نظمتراپی به گوشتان خورده؟ حق دارید به گوش من هم نخورده ولی اگر بخواهم سلسله مراتبی برای روش درمانی جدید و منحصر به فردم که نامش را کمدتراپی گذاردهام قائل شوم، باید زیرمجموعهی یک کل در نظر گرفته شود و نظمتراپی بهترین سرشاخهایست که توانستم برگزینم. البته چیزی به اسم تمیزیتراپی وجود دارد ولی بسیار گسترده است و از مرتب کردن خانه و محل کار تا شستن دستشویی و حمام و ماشین را دربرمیگیرد، حال آن که روش من تنها محدود به مرتب کردن و چیدمان کمدهاست به خصوص کمد لباسها که بیشترین نتیجه مثبت و نشاطآوری را در بین کابینت، کشوها و میز تلوزیون و … به خود اختصاص داده است.
چرا نام روش درمانیام را کمدتراپی گذاشتم؟
یادم نیست بار اول چه شد و چگونه متوجه حس آرامشی شدم که مرتب کردن کمد لباسها به من بخشید. فقط وقتی به خود آمدم متوجه شدم، هرگاه ناامیدم، غمگینم، عصبانیم و یا حوصلهی هیچ کار دیگری را ندارم، مرتب کردن لباسها آرامشی عجیب برایم همراه دارد. اینگونه شد که روش خوددرمانی جدیدم شکل گرفت. درمانی که اعتیادی خوشایند و البته سودمند در من ایجاد کرد. از یک سو درمان روانی بدون نیاز به دارو و پزشک و از سویی داشتن کابینت و کمدهای همیشه منظم.
چطور منظم ساختن وسایل و تمیزکاری به رفع استرس و ایجاد حسی بهتر میانجامد؟
در دنیایی که سراسر بینظمی و آشفتگی است، دنیایی که حتا گاهی اختیار کوچکترین کارهایمان را از ما میگیرد، داشتن کنترل روی بخش کوچکی از زندگیمان در حکم درمان و رسیدن به باور توانمندی و قدرتمندی است و باور به توانا بودنمان، اعتماد به نفس ما را که لازمهی زندگی سالم و ایدهآل است، بالا میبرد. همانطور که پروفسور روانشناس داربی سکسبی میگوید:” تمیزکاری و مرتب کردن راهی است برای از بین بردن نگرانی و اضطراب. چرا که این حس را در فرد ایجاد میسازد که بر محیطی کنترل دارد. حتا اگر این محیط مانند میز کار کوچک باشد. زندگی پر است از دقایق عدم اطمینان و متاسفانه بسیاری از موقعیتهای زندگی خارج کنترل ما هستند. اما حداقل با تمیزکاری این احساس را به دست میآوریم که روی محیط شخصیمان کنترل داریم”.
مثلی است که میگوید اتاق مرتب، ذهن مرتب. این جمله از نظر علمی ثابت شده است. تحقیقات نشان دادهاند زنانی که در خانهی مرتب و تمیز زندگی میکنند، علائم افسردگی کمتری نسبت به زنانی داشتهاند که در خانههای شلوغ، نامرتب و کثیف زندگی میکردهاند و همینطور تمرکز بیشتری نیز داشتهاند. این تحقیقات همچنین نشان داده است، تمیزکاری خرسندی و رضایتمندی آنی و فوری در انسان ایجاد میکند و همانند یک داروی نشاطآور به ذهن یاری میرساند. چرا که سبب ایجاد حس مفید بودن میشود.
مراحل مرتب کردن و نظم بخشیدن به کمد لباس
بیکار بودن یا حوصلهی هیچ کاری را نداشتن از ملزومات شروع این درمان است چرا که اگر فقط برای انجام وظیفه باشد و یا در بحبوحهی یک روز شلوغ باشید، درمان اثربخشی که ندارد هیچ، سبب پریشانی و حس تنفر به کل پروسه خواهد شد. پس هروقت از نظر روانی مشکل داشتید، غمگین بودید یا عصبانی و یا بیحوصله و توان روحی و جسمی هیچ کاری را نداشتید، از جا بلند شوید و به سمت یکی از اتاقها و بعد کمد لباس آن بروید.
شاید به نظرتان مسخره و عجیب بیاید که چطور کسی که خشمگین است یا افسرده، میتواند با مرتب کردن کمد لباس حال بهتری بدست آورد. اجرای این مراحل پاسخ شماست.
- در کمد را باز کنید و یک قسمت آن را – مهم است که در هر مرحله تنها به یک قسمت حمله صورت بگیرد، در غیر اینصورت ازدحام بیش از اندازهی تلی از لباس، تنها کلافگی بیشتر نصیبتان خواهد کرد. بعدها که دلبستهی این کار شوید، حتا کوهی از لباس دلتان را نمیلرزاند. اما اگر مبتدی هستید جدن به توصیهام گوش کنید – کاملن بیرون بریزید. نترسید قرار نیست اتفاقی برای لباسهای عزیزتان رخ دهد فقط افراط نکنید و مثلن به لباس ابریشمی پنجه و دندان نشان ندهید. با خیال راحت و آزادانه خشم، بیحوصلگی و درد و رنجتان را با بیرون کشیدن لباسها و ریختنشان روی زمین، از وجودتان تخلیه کنید. باور کنید تمام آن استرسی که جمع شده و روزگارتان را سیاه کرده لابهلای لباسها روی زمین پخش میشوند.
- حالا کمی آرامتر شدهاید. دستکم احساس تلختان سر چیزی خالی شده که عوارضی برایتان ندارد. به لباسها نگاه کنید و از دل بینظمی آنها نظم و ترتیب دلخواهتان را تصور کنید. اگر کشوها را بیرون ریختهاید ببینید چه ترتیبی برای شما مناسب است. چیدمان بر اساس رنگبندی، جنس و یا کاربرد. به شخصه از آنجایی که چند وقت یکبار این درمان را انجام میدهم، هر بار یک چیدمان را انتخاب میکنم تا هم روند درمان و هم ترتیب لباسها متنوع باشند.
- چیدمانتان را انتخاب کردهاید حالا سر صبر لباسها را بردارید و بر اساس آن پروسه را شروع کنید. تمیز کردن داخل کمد و یا کشو قبل از پروسه ایدهی خوبی است اگر حوصله داشتید انجاماش دهید اگر هم نه فدای سرتان کمی گرد و خاک دنیا را به هم نخواهد ریخت. طاقت بیاورید کافی است چند تکهی اول را با نظم در جایش بچینید. آنقدر چینش جدید و نظمی که رفته رفته شکل میگیرد، حس قدرت و لذت در شما ایجاد خواهد کرد که با جایگزینی هر تکه بیشتر و بیشتر از اضطراب و استرس دور میشوید.
- اگر تا تکهی آخر لباس طاقت آوردید و دست از کار نکشیدید شما سزاوار تبریک هستید. هیچ شادباشی هم مفیدتر و برانگیزانندهتر از کمی عقب رفتن و تماشای نظم و ترتیب جدید کمد یا کشوی شما نیست. حس رهایی و مفید بودن، حس کنترل بر اعصاب و محیط و حس منفعل نبودن، پاداشی است بزرگ، گوارای وجودتان.
- حتا اگر کمی احساس بهتری دارید، لطفن ادامه دهید. این روش هم مانند سایر درمانها نیاز به ممارست و زمان دارد. فرصت دهید خودش را به شما ثابت کند. آنوقت به خاطر پاداشی که میگیرید از کمدتان سپاسگذار خواهید بود.
این روش جذاب و ساده چنان مرا شیفتهی خود ساخته که اگر به خانهی دوست و آشنایی نزدیک بروم و کمد لباساش را نامرتب ببینم، ناخوداگاه حسی قوی و کمالطلب وادارم میسازد به صاحبخانه از مزایای درمان بگویم و کمکاش کنم هم به کمدی مرتب برسد و هم به آرامش روان. حتا گاهی به سرم میزند شرکتی تاسیس کنم برای مرتب کردن کمدها و اتاقهای لباس و کسانی را استخدام و آموزش دهم که دچار استرس و اضطراب و مشکل عدم کنترل بر خود هستند. به نظرتان کسب و کاری سهسر سود نخواهد شد؟ سرِ آخر خودم هستم که به درآمد بالا میرسم و نهایتن میتوانم به اتاق لباس پنجاه متری که لازمهاش داشتن خانهای حداقلن سیصدمتری است، برسم و مدام چیدمان و ترتیب لباسها را تغییر دهم. البته با توجه ویژه به عدم مصرفگرایی افراطی در خرید لباس.
12 پاسخ
یه جایی خوندم که جف بیزوس، دومین فرد ثروتمند جهان، توی کار خونه به خانوادش کمک میکنه و معتقد کار خونه آرامش بخشه. برای منم پیش اومده که ناراحت بودم و مثلا رفتم تختم رو مرتب کردم و یکم آرومتر شدم و کاملا باهاتون موافقم ❤️
چقدر عالی عزیزم دقیقن همینه یه سری داره کار خونه که همه بهش میرسن یه روزی. ممنون که خوندی و نوشتی برام
واقعا نظم فکر و ذهن آدم رو لاز میکنه.
اینکه میگن خونه نامرتب هست که هست تو برو کار خودت رو بکن ،به بهونه نظم و مرتبی عقب ننداز توکتم نمیره.نه تمیزی کامل ،همین تمیزی نسبی و معمولی هم که شده باید انجام بشه و بعد کارم رو شروع کنم(،کارهای شخصی)
یادمه یکبار از مرتب بودن کشوی لباسها صحبت کرده بودی،اونروز گفتم خوش بحال نگار،چرا کمد لباسهای ما مرتب نیست هیچ وقت خدا ؟! یعنی کافیه یه جوراب برداریم ،همه لباسها با نظم و ترتیب یکجا نشستن ها، اما برداشت همون یه جوراب بهونه ای میشه برای بی نظمی کل کشو .و من همش تو ذهنم می نالیدم که ای وای ای هوار چرا آخه ؟
به مرتب کردن کسو در حال و احوال خرابم تا حالا فکر نکرده بودم .ممنونم از درمیون گذاشتن این راز .
دروغ چرا اگه بخوام پایبندش باشم کشوهای لباس ما همیشه مرتب خواهد بود 😅 تا اینحد خرابم.
اما کامل باهات موافقم مرتب سازی ،بار بزرگی از غم و اندوه رو کم میکنه ،تو اوج بی حوصلگی میری تمیز میکنی،اما با حوصله برمیگردی .
لذت بردم از خوندن متنت دوست خوبم.
راستی اون شخصی که باید ۲۳بار دستهاش رو بشوره با فرد بودن عدد شستشو مشکلی نداره ؟
ممنونم سپیده جانم که برام نوشتی چقدر خوشحالم دوست داشتی و برات مفید بوده. به نظرم اگر عادتت بشه هم خودت آروم میشی هم کمدها همیشه مرتبه
راستش ازش نپرسیدم این دفعه دیدمش حتمن میپرسم. چقدر دقیقی تو دختر
چه شیرین و خوب نوشتی نگارجانم اونقدری که دلم خواست همین الان بلند شم و دوباره بعد از ۳روز کمدها رو مرتب کنم.مرتب کردن کتابها توی کتابخونه و کمد لباس و فایلهای کامپیوتر به منم همین حس رو میدن و تهش میگم اخییییششش چه راحت شدم چه ذهنم تمیز شد 😁
چقدر خوب. به نظرم آدمهایی که ذهن تمیز براشون مهمه کامل حرف من رو میفهمن. ممنونم دوست خوبم که خوندی و نوشتی برام
نگار با این مطلب جدیدت یاد بچگیام افتادم که هروقت مامانم میگفت اتاقتو مرتب کن همه ی کمدامو میریختم کف اتاق. فکر میکردم باید اساسی تمیز کنم. خیلی زیادی اساسی😂 بعد چون حوصلهام سر میرفت و خسته میشدم و کمدا تا آخر شب هم جمع نمیشدن توسل میکردم به کیسه زباله. تمام محتویان اتاق رو تو کیسه های زباله میزیختم و هول میدادم تو یکی از کمدا. و شب حس تمیز بودن اتاق رو داشتم و راحت میخوابیدم. بعد هر روز یکی از اون کیسه ها رو درمیاوردم و مرتب میکردم. اینم یه روش کاملن مزخرف و ابتکاری از خودم بود. الان درست شدم و یکی یکی مرتب میکنم😂
چه جالب عزیزم به نظرم همین که روشی منحصر به خودت داشتی جذاب بوده حالا اگر کاربردی هم نبوده باز خلاقیتت رو به چالش میکشیده منظور کل این مقاله هم همینه که هر کاری رو به روشی خلاقانه انجام بدیم. ممنونم که برام نوشتی عزیزم
نگار عزیز سلام
من به واسطهی تجربهی سالیان، نگرشِ متفاوت که باعثِ رفتارهای مختلف میشود را مشاهده مردم.
دختر من هم دقیقن مثل شماست.
نرتب کردن کمدها و کابینت و کشو باعث قلیدنِ انرژی فراوان در وجودش میشود.
من اما با جمع و جور کردن کمد و کشو مشکلی ندارم، منتها روش درمانی مؤثری جهت رهایی از بیحوصلگی و غصه نیست برایم.
در همان ببسمالله، اصلا دلم نمیآید از اولش با لباسها با خشونت رفتار کنم.😁
چه قدرتمند مینویسی.
🌺🌹
سلام شکوه جان عزیز
ممنون که مطلب رو خوندید و برام نوشتید
خوشحالم دوست داشتید
به دختر گلتون سلام برسونید
نگار جان خوندن این مقاله از شما بسیار برام جالب بود.
من هم به کمدتراپی علاقهمندم.
روایتهای داخل متن خیلی به دلم نشست.
🌸🌸🌸
آخر هفته هست و وقت کمدتراپی
ممنونم مریم عزیز که خوندید
خوشحالم براتون جالب بوده بانوی هنرمند