لیست آرزوها چگونه به توسعه‌ی فردی ما کمک می‌کند

این مقاله در طی چند روز آینده تکمیل می‌شود، خواندنش را توصیه می‌کنم.

آیا شما لیست آرزوها دارید؟ از نوشتن و تاثیر جادویی داشتن این لیست آگاهید؟ رویاها و خواسته‎‌های‌تان آنقدر ارزشمند هستند که برای‌شان وقت بگذارید و تک‌تک‌شان را با شور و امید یادداشت کنید، به امید روزی که مقابل‌شان یک علامت تیک به نشانه‌ی انجام شد بزنید؟ حتا تصور انبوه تیک‌ها مرا ذوق‌زده می‌کند، شما را چطور؟ در این مقاله از لیست آرزوها، فواید و ارتباطش با توسعه‌ی فردی برای‌تان می‌گویم. حتا جزئی‌تر، از مزایایش برای توسعه‌ی فردی نویسندگان .

 

آرزو و رویا امید را می‌سازند. انگیزه‌ی امید برای نفس کشیدن، بودن و حضورِ آرزوست. جیمز دین بازیگر نابغه‌ای که در جوانی از دست رفت، حتمن طعم شادیِ تیک زدن آرزوهایش را چشیده بوده که گفت: رویا چیزی است که همیشه به شما زندگی می‌دهد. اگر در پی رویاهایتان باشید اگر همین امروز بمیرید انگار سال ها زندگی کرده‌اید.” 

 

تا به حال حسرت چیزی را داشته‌اید؟ حتمن داشته‌اید، همه‌ی ما داریم. هیچ فکر کرده‌اید شاید بتوانید آن حسرت را تبدیل به آرزو و سپس در جهت تحقق و وقوع‌اش تلاش کنید؟ مهم نیست، خانه‌ای ویلایی بر نوک کوه باشد یا شهرتی در حد مایکل جکسون یا ثروتی رویاییِ ایلان ماسک یا یک ماشین نه چندان گران. آرزو باید برای شما مهم باشد، برای شما تبدیل به هدف شود و اشک شوق با تصور برآورده شدنش بر چشمان شما بنشیند. برنارد شاو می‌گوید: “شما ممکن است در آرزوی هر چیزی باشید و دیگران از شما بپرسند که چرا؟ دنبال دلیل نباشید. تنها بگویید چرا که نه؟”

 

یک بار بنشینید و بیندیشید چه چیزی به کودک‌درون‌تان بدهکارید. چه آرزویی را از نوجوانی‌تان بر دل دارید. کدام حسرت را بر قلب جوانی‌تان نشانده‌اید. می‌خواهید همین‌طور حسرت‌ها را برروی قلب‌تان انباشته کنید؟ بهانه‌های‌تان را می‌دانم. مهم‌ترینش پول است، زدم به هدف نه؟ ولی واقعن تمام آرزوهای‌تان نیازمند ثروت فراوان است؟ یعنی چیزی شبیه چادرزدن در جنگل یا دوچرخه‌سواری در دشتی زیبا از دوران کودکی و نوجوانی‌ در دل ندارید؟

 

همین عکس ابتدای مقاله را ببینید. این تصویر یکی از آرزوهای لیست من است. برایش تلاش کردم. با اینکه دقیقن همین تصویر را به چشم ندیدم ولی حداقل سوارکاری را تا حدی آموختم. لذت وزش باد را در موهایم هنگام پرش از روی مانع حس کردم. من قدم اول را برداشتم، ایمان دارم به این تصویر نیز خواهم رسید. به این سخن اسکار واید ایمان دارم که می‌گوید: “کسی که به آرزوها و رویاهای خود اهمیت می دهد، می تواند راهش را از روی نور مهتاب پیدا کند و مجازات او این است که می تواند سپیده دم را قبل از دیگران تماشا کند.”

 

لطفن در حق خودتان بزرگی کنید و همین الان، بعد از خواندن این متن، لیست آرزوهای‌تان را بنویسید. به دل‌تان رجوع کنید. به کودک درون‌تان که امیدوارم در کشاکش روزمرگی به  اعماق ذهن‌تان تبعید نشده باشد. من باور دارم کسی که کودک درون‌اش سرحال و سرزنده در حال شیطنت است، حتمن آرزوهای بزرگ و شیرینی هم دارد و همین‌طور هدف و در پی آن موفقیتی چشمگیر در انتظارش است.

 

جرا باید آرزوها را نوشت؟

شاید بپرسید چرا باید بنویسم. آرزوهایم را می‌دانم، مدام هم به تمام‌شان فکر می‌کنم. تا حالا درباره‌ی جادوی نوشتن شنیده‌اید؟ از نیروی درمانی و از قدرتی که دارد؟ پیش نیامده تا با نوشتن، ذهن‌تان را سروسامان داده باشید؟ یا بر برنامه و هدفی مهم بوسیله‌ی نوشتن و روی کاغذ آوردن، مسلط و آگاه شوید؟ اصلن مگر برنامه‌ریزی و حسابرسی ذهنی هم داریم؟ مگر می‌شود همه‌چیز را به ذهن آشفته و فراموش‌کار سپرد؟ شاید بشود ولی باید چیزی شبیه اینکه شرلوک هلمز باشید.

 

شاید قصه‌ی جیم کری بازیگر مشهور و محبوب هالیوود را که قبل از شهرت برای خودش چک ده میلیون دلاری کشید و همیشه و همه جا آن ‌را با خود داشت، شنیده باشید. و حتمن این را هم می‌دانید که او بازیگری است با دستمزد خیلی بیشتر از ده میلیون دلار. این همان معجزه‌ی نوشتن است که بزرگان بسیاری از آن بارها گفته‌اند.

 

لیست آرزوها را چگونه بنویسیم؟

  • با تمام وجود آرزو را بخواهید: مهم‌ترین ویژگی آرزو به زبان ساده این است، باید قند در دل‌تان آب کند. آن‌قدر برای شما جذاب و دوست‌داشتنی باشد که هیچ نیازی به توجیه و انگیزه نداشته باشد. کودکی خردسالی را که در خیابان چشمش به بادکنکِ کارتونِ مورد علاقه‌اش افتاده را تصور کنید. با تمام وجود و با چنگ و دندان برای داشتن بادکنک تلاش می‌کند. آرزوی‌تان را همانند آن کودک بخواهید. اگر سرتاپا خواستن شوید، برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذاری نخواهید کرد.

 

  • غیرمعقول و فراتر از توان‌تان نباشد: آرزوی‌تان را آنقدر دور و دیر درنظر نگیرید که حتا تصورش برای‌تان غیرممکن باشد. منظورم این نیست که بلندپرواز نباشید و یا به هدف‌های عالی نیندیشید. به هیچ‌وجه، ذات آرزو بلندپروازی است. فقط می‌گویم حواس‌تان باشد چیزی را بخواهید که تلاش در مسیر دست‌یابی به آن برای شما ممکن باشد. کسی که حاصر نیست برای آموختن زبانی دیگر حتا روزی یک ساعت وقت بگذارد، چطور می‌تواند آرزوی کند روزی به سی زبان زنده دنیا مسلط شود. بلندپروازی در کنار معقول بودن رمز وصال است.

 

  • آرزوی بزرگ را تبدیل به چند آرزوی کوچک کنید: اگر آرزویی بزرگ دارید که قند در دل‌تان آب کرده و می‌دانید از عهده‌اش برمی‌آیید اما نیاز به زمان و توان بالا دارد، خیلی ساده خرد و کوچکش کنید. اگر آرزوی‌تان خانه‌ای ویلایی با استخر و زمین تنیس و حیاط هزارمتری است، پله پله پیش روید. ابتدا آپارتمانی کوچک سپس آپارتمانی بزرگ و بعد خانه‌ای کوچک و تا رسیدن به خانه‌ی رویایی‌تان ادامه دهید. آن آرزوی بزرگ را در انتهای این جاده نگه دارید ولی نگذارید بزرگ بودنش شما را از ادامه راه منصرف کند.
به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

8 پاسخ

  1. یادم میاد که خیلی دوست داشتم دوچرخه سواری کنم. در کودکی دوچرخه نداشتم. ولی فکر دوچرخه سواری از سرم بیرون نمی رفت. فکر کنم سال 94 بود که عزمم و جزم کردم و رفتم پیست دوچرخه سواری و ثبت نام کردم. البته به خاطر بالا بودن سنم ثبت نامم نمی کردند. از مربی خواستم که این مورد رو یک موضوع ویژه ببیند و البته اعلام کردم که بابتش پول بیشتری هم پرداخت می کنم. فکر کنم جلسه چهارم بودم که ترکه دوچرخه رو رها کرد و من خودم راه افتادم به سمت پیست. البته پسرم هم همراهم بود. کوچولو بود و حسابی بهم می خندید. پا می زدم و در مسیر از این که باد به سر و صورت و موهام می خورد لذت می بردم. همین جمله در متن شما بود که این خاطره رو یاد من انداخت. البته که مشغله کاری و موقعیتم اجازه نداد که بیشتر برم پیست ولی همین قدر که از ذهن به عنوان یک آرزوی نشدنی دراومده خوشحالم.

  2. خدا رو هزار بار شکر نگار جونم که تلاش کردی و تا حدی به یکی از آرزوهات رسیدی
    انقدر روزهای خوب و شبای قشنگ و پیشرفت و حال خوب و امید و آرزو تو این دنیا هست که آرزومون هستش و هنوز تجربشون نکردیم که باید بهشون برسیم
    تو لایق رسیدن به آرزوهاتی رفیق ❤️✨️

  3. یک بار یک سررسید قدیمی پیدا کردم که اولین صفحه اش چند آرزوی بزرگ رو با تاریخ نوشته بودم. ولی اصلن یادم نبود که همچین کاری انجام دادم. نکته ی جالب این بود که همشون بجز یکیش تیک خورده بود و وقتی تاریخ های نوشته شده و تاریخ تحقق اون کارها رو بررسی کردم دیدم همشون زودتر از تاریخ درج شده انجام شده بودن.

  4. خوشحالم اینجام و این مقاله رو خوندم. برای شروع یک هفته‌ی جدید میخواستم برنامه ریز کنم و مقاله شما درباره برنامه ریزی را مطالعه می‌کردم که من رابه اینجا رساند. از صبح به فکر این بودم امروز برم و دوچرخه کرایه کنم دوچرخه سواری کنم. آرزوی کودکیم این بود دوچرخه داشته باشم که فرصتش نشد هیچ وقت… و کلی آرزو دیگر هم دارم که مدت هاست ننوشتم و بهشون فکر نکردم. حتمن شروع میکنم و … و البته بسیار سپسا گذارم زیبا هم اکنون به برخی از آرزوهای بزرگ رسیده‌ام… عشق بهت نگار دوست داشتنی و خوش قلم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):