معرفی پدر ژانر وحشت
ادگار الن پو به گمان من و خیلی از دوستداران و منتقدان ژانر وحشت پدر این سبک از ادبیات است. او را از اولین داستان کوتاهنویسان میدانند که ژانر کاراگاهی را ابداع کرد و همچنین از نخستین نویسندگان ژانر علمی-تخیلی. از پایهگذاران مکتب رمانتیسم در امریکا. او علاقهی فراوانی به رمزنگاری در آثارش داشت. گرچه نوشتن را با شعر و در نوجوانی آغازید اما داستانهای کوتاهش او را به شهرت رساندند. او ویراستار و منتفدسختگیر و جنجالی نیز بود.
بسیاری از فرزندان خلفش همچون کانن دویل ، آگاتا کریستی و بعدتر آلفرد هیچکاک و استیون کینگ،خواسته و ناخواسته از او بسیار تاثیر گرفتهاند.
هر علاقه مند به ژانر وحشت و سورئال باید مطالعهی آثار پو را در برنامهاش قرار دهد به ویژه نقاب مرگ سرخ که جزء بهترین آثارش است.
زندگینامه
پو اهل بوستن امریکا بود. متولد 1809.کودکیاش تلخ و با رفتن پدر از زندگی او و خواهر و برادرش همراه بود. کمی بعد مادرش در اثر سل در گذشت و او به فرزندخواندگی گرفته شد و سبب شد برای همیشه خواهر و برادرش را گم کند. پدرخوانده هیچ وقت نتوانست او را دوست بدارد و مادرخوانده زیادی دوستش داشت. شاید این ترکیب متضاد و مخرب سبب عادت میگساری و قمار او در بزرگسالی شد.
از نوجوانی به نوشتن شعر پرداخت اما چاپ کتابهای شعرش در سالهای بعد موفقیتی برایش نداشت و سبب شد به نوشتن داستان کوتاه روآورد. دانشگاه را به علت مشکلات مالی رها کرد و به ارتش پرداخت که آن را هم رها کرد و به روزنامهنگاری و نوشتن در مجلات مشغول شد. سردبیر و مدیر چند روزنامه بود. به عنوان منتقدی سرسخت و بیرحم شناخته میشد. چاپ مجموعه شعر کلاغ در 1845 برایش شهرت زیادی به ارمغان اورد.
همسرش در جوانی از دنیا رفت و زمانی زیادی در سوگ او پریشان و آشفته بود. در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج مجدد گرفت که مرگ مهلتش نداد. همانند چخوف عمری کوتاه داشت. بسیار برایش مهم بود مجلهی خودش را راه بیاندازد اما با وجود تلاش بسیار موفق نشد چرا که در چهل سالگی و خسته از اتهامات و شایعات و مشکلات مالی که به خاطر انتخاب نویسندگی به عنوان شغل برایش پیش آمده بود، ازدنیا رفت. مرگ نویسنده همچون نوشتههایش مرموز و اسرارآمیز بود و تا به امروز کسی پی به راز مرگ مشکوک او نبرده است. در چند روز آخر عمر دچار هذیان و توهم بود و با اینکه علت مرگش التهاب مغزی عنوان شده، دلیل این التهاب نامشخص است.
مرگ در آثار پو
آثار او در فضایی تیره و رازآلود و خیالی میگذرد. تم اصلی داستانهایش مرگ است. مرگ مادرش، مرگ مادرخواندهاش و مرگ همسرش در جوانی نقشی پررنگ و شاید ناخودآگاه در این انتخاب داشته. بسیاری از زنان داستانهای پو اسیر چنگال مرگ میشوند.
عقاید و افکار پو
پو اعتقادی به الهام صرف نداشت در جایی گفته:” اشتباهی بزرگتر از این نیست که فکر کنیم اصالت حقیقی صرفاً مربوط به الهام است. آفرینش اصیل یعنی تلفیقی از سر دقت، صبر، آگاهی و ادراک.”
“من یک رؤیاپردازم. همه در آستانه خواب رؤیا می بافند و وقتی خوابشان عمیق می شود آن رؤیاها را فراموش می کنند. من توان آن را دارم که از آستانه خواب برگردم و رؤیاهایم را نیز با خود برگردانم و آنها را بنویسم، در واقع مواد خام داستان های من رؤیاهایم هستند.”
“در مورد ادبیات نباید آداب دان بود، باید حقیقت را گفت.”
“چه کسی از ارتکاب صد باره کار احمقانه یا رذیلانه خود در شگفت نمانده؟ کاری که می دانسته نباید مرتکب شود.”
آثار پو
پو تنها یک رمان دارد. سرگذشت آرتور گوردن پیم که بعد از مرگش منتشر شد.
داستانهای کوتاه
- سوسک طلایی
- گربه سیاه
- داستانهای شگفتانگیز یا داستانهای عجیب و غریب
- قلب رازگو
- زنده به گور
- برنیس
- بشکه آمونتیلادو
- زوال خاندان آشر
- قورباغه
- لیژیا
- مرد توده
- نقاب مرگ سرخ
- قتلهای خیابان مورگ
- مغاک و آونگ
- شب هزار و دوم شهرزاد
- به هلن
- تیمور لنگ
- کلاغ
- جنایت در کوی غسالخانه
- سایه
- نامه دزدیده شده
2 پاسخ
بسیار عالی بود ممنون
ممنونم که خوندی